ناموجود
ناموجود
آن ها به طرف جایگاه های چوبی، که دور میدان بزرگ چمن ساخته شده و با نوارها و پرچم های زرد و سرخ و رنگین تزیین شده بود، رفتند و در جایگاهی، که از پیش برای خانواده ی عالی جناب مون فیکت در نظر گرفته شده بود، نشستند. در همان لحظه، شیپورها نواختند و همه بلند شدند. زنی از میان جمعیت فریاد زد: «فرماندار آمد!»
با ورود فرماندار چاق، هر کسی چیزی گفت و همهمه شد. فرماندار که محوطه را زیر نظر گرفته بود، برای کسانی که ادای احترام می کردند، دست تکان داد و به طرف جایگاه مخصوص خود رفت. در جایگاه هم چند لحظه سرپا ایستاد. برایش دست زدند و ابراز احساسات کردند و دست آخر، در نیمکت مخصوص نشست.
رابین به وارنتون گفت: «انگار مردم خیلی دوستش دارند.»
وارنتون با تمسخر گفت: «نه، این طور نیست. مردم فقط می خواهند خوشحالش کنند تا زندگی را برایشان تلخ تر نکند. او تنها کسی است که می تواند زندگی مردم فقیر ناتینگهام را سخت تر و دشوارتر کند. همیشه، این کار را کرده. حرفم را باور کن.»
وزن | 140 گرم |
---|---|
ابعاد | 15 × 11 سانتیمتر |
موضوع | |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
تعداد صفحه | |
رده سنی | |
قطع کتاب | |
نوع جلد | |
زبان | |
شابک |
درمورد این محصول دیدگاه درج کنید.
ناموجود
در زیر میتوانید پاسخ سوالات خود را بیابید. در غیر این صورت از ما بپرسید، ما همیشه به سوالات شما پاسخ خواهیم داد.
کتاب رمان های ماندگار جهان رابین هود
هنوز بررسیای ثبت نشده است.