کتاب سیپتیموس هیپ 3 (فیظیک)

معرفی کتاب سیپتیموس هیپ 3 (فیظیک)

کتاب سیپتیموس هیپ 3: فیظیک سومین جلد از هفت‌گانه‌ای به قلم انجی سیج است. زمانی که «سیلاس هیپ» و »گرینگ»، دو دانش‌آموز مدرسه‌ی جادوگری، تصمیم می‌گیرند تا مُهر و موم یکی از اتاق‌های قدیمی را باز کنند، اتفاقی دردسرساز رخ می‌دهد: همزمان با باز شدن در، روح ملکه‌ای خبیث که سال‌هایی بسیار دور در آن اتاق زندگی می‌کرد، آزاد می‌شود؛ ملکه‌ای که برای حفظ موقعیتش حاضر است هر کاری انجام دهد. گفتنی‌ست این مجموعه در فهرست کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز قرار داشته است.

درباره‌ی کتاب سیپتیموس هیپ 3 (فیظیک)

اکنون که سومین جلد از مجموعه‌ی پرطرفدار «سیپتیموس هیپ» پیش روی شماست، احتمال می‌دهیم با «سیپتیموس» آشنا باشید.

پسری نوجوان که پس از تولد توسط یک جادوگر ربوده و از خانواده‌اش جدا شد. در مجلد اول (افصون) و دوم (پرواذ) در جریان ماجرای تلاش‌های او برای یافتن خانواده‌ی واقعی‌اش و تعلیم دیدن توسط مارسیا اوراسترندِ جادوگر قرار گرفتید. اکنون انجی سیج در جلد سوم، با نام فیظیک (Physik) نیز یک داستان پرهیجان دیگر را پیش روی شما قرار داده است.

ماجرا از آنجایی شروع شد که سیلاس هیپ و گرینگ، از شاگردان مدرسه‌ی جادوگری، اتاق تاریک و گر‌دوخاک‌گرفته‌ی زیر شیروانى را یافتند. روبه‌روی‌شان در کوچکی قرار داشت که به اتاقی مهر و موم‌شده باز می‌شد. سیلاس هیپ که هنوز جادوگری معمولی (و نه ویژه) بود، تصمیم گرفت مُهر اتاق را باز کند. تصمیمی به‌ظاهر ساده که درنهایت، اتفاقاتی پیش‌بینی‌نشده را رقم زد.

در واقع، اگر سیلاس هیپ می‌دانست با باز کردن در اتاق چه ماجراهایی رقم خواهد خورد، همان لحظه مجاب می‌شد تا همه‌ی اتاق‌های مهروموم‌شده را به حال خودشان واگذارد. به هر روی، سیلاس هیپ تصمیمش برای باز کردن در را گرفته بود. چشم‌هایش را بست تا بهتر بتواند طلسم را اجرا کند؛ بنگ… در با صدای بلندی باز شد. سیلاس موفق شده بود!

با باز شدن دری که برای مدت‌ها بسته مانده بود، روح یک ملکه به نام ادلدردا -که پانزده سال قبل از آن‌ها در آن اتاق زندگی کرده بود- آزاد شد. راستش را بخواهید، ملکه ادلدردا در زمان حیاتش هم انسان خوبی نبود، چه برسد به حالا که از مرگش سال‌ها می‌گذشت.

در واقع، ملکه بعد از مرگ هم به همان افتضاحیِ زمان حیات بود. با این توضیحات احتمالاً می‌توانید حدس بزنید که ملکه برای جاودانه ساختن روحش و ابدی کردن آزادی‌اش دست به هر کاری می‌زد و هر نقشه‌ی شوم و شرارت‌باری راکه لازم بود، عملی می‌ساخت.