کتاب داستان های خانوادگی
- موضوع داستان ایرانی
- نویسنده محمد طلوعی
- ناشر افق
- تعداد صفحه 176
موجود نیست
در انبار موجود نمی باشد
- امکان مرجوع نمودن کالا تا 7 روز
- ارسال 24 ساعته شهر تهران
- ارسال تیپاکس
- ارسال با پست پیشتاز
در انبار موجود نمی باشد
موجود نیست
- پشتیبانی 24 ساعته
- فرصت مرجوعی 7 روزه
- تضمین کیفیت و اصالت
- پرداخت امن بانکی
کتاب داستان های خانوادگی (من ژانت نیستم/ تربیت های پدر) اثری است از محمد طلوعی، به چاپ انتشارات افق. اثر حاضر دربردارندۀ دو مجموعه داستان با نام های “من ژانت نیستم و “تربیت های پدر است که اولی به دنبال هویت فردی است و دومی با داستان های به هم پیوسته اش، سرگذشت خانواده ای را در سال های انقلاب و جنگ تا امروز روایت می کند.
طاقتم که تاق شد دستم را گذاشتم پهلوم و علامتی دادم به مژده که نفهمید. پارا انداخته بود روی پاش. پیراهن بژش برای خواستگاری این قدر سنتی، زیاد کوتاه و دکلته بود. در رشهاتِ مستراح نظرم آمد نکند همان طور که با من قرارِ بازی دارد، با مادرش هم دارد. یعنی بعدِ سه سال دوستی، یک دستی زده این جوری بیایم خواستگاری که لاف های اول آشنایی مان را که من دسته گل عمرا نمی گیرم و کراوات هرگز نمی بندم و خواهر و مادرم را از رشت مانیکور، پدیکور کرده با روسری حریر نمی آورم، به روم بزند. مادرش همیشه تلخ بود با من، یک هو دیدم همه ی کارهایی که قرار بود نکنم، کرده ام. مژده که گفته بود در خواستگاری سنتی پیراهنِ بالازانوی دکلته می پوشد، جلوم نشسته و پاش را روی پا تاب می دهد. دردم گرفت. دردِ دفع سنگ نبود، دردِ رو دست خوردن بود. بلند شدم و صدام را صاف کردم، برگشتم سمتِ مادر مژده گفتم: «ببخشید می تونم برم دست شویی؟» مادر مژده فرز از جا بلند شد و با محبت دستش را سمت توالت گرفت: «برو پسرم، این جاست.» تا دست شویی همراهم آمد و یادم نیست شاید در را هم باز کرد. جوری که کسی نشنود زیر گوشش گفتم: «آخر کار خودتو کردی؟» و وقتی در را می بستم خنده ای تحویلش دادم یعنی می گذارم توی کاسه تان.
مشخصات کلی محصول
- موضوع: داستان ایرانی
- نویسنده: محمد طلوعی
- ناشر: افق
- تعداد صفحه: 176
- رده سنی: بزرگسال
- قطع کتاب: رقعی (14*22 سانتیمتر)
- نوع جلد: شومیز
- زبان: فارسی
- شابک: 9786003538078
- ابعاد محصول: 21,5 × 14,5 × 1 سانتیمتر
- وزن محصول: 167 گرم
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.