مداد و تاریخچه تولید

مردم در روم باستان با کمک یک میله ظریف سربی روی پاپیروس می‌نوشتند که ردی کمرنگ ولی خطرناک از خود به جای می‌گذاشت. در زمان ملکه الیزابت اول استفاده از سرب برای نوشتن کنار رفت زیرا در بخشی از شمال انگلستان مردم حین حفاری ماده سیاه رنگ سختی را یافته بودند که اثری سیاه‌تر از سرب بر جای می‌گذاشت.

مداد
این ماده سیاه‌رنگ که گرافیت نامیده می‌شد از معدن استخراج و به لندن فرستاده می‌شد. در لندن گرافیت را به صورت ورقه‌های مسطح می‌بریدند و بعد این ورقه‌ها را به صورت میله‌های باریک با لبه گرد درآورده و درون چوب می‌گذاشتند.
چند سال بعد یک سرباز فرانسوی راه تازه‌ای برای ساخت مداد یافت. او گرافیت آسیاب ‌شده را با گل نرم و آب مخلوط کرد و به صورت میله‌ای نازک درآورد و حرارت داد تا محکم و سفت شود. این مداد بهتر از مدادهای قبلی بود. نه تنها سفت‌تر و محکم‌تر بود بلکه رنگ آن کم‌رنگ‌تر و نوشته حاصل از آن خواناتر بود.
امروز برای ساخت مداد گرافیت را می‌‌سایند تا کاملا به صورت پودر درآید بعد یک خاک کاملا مرغوب مانند رس چرب بدون اکسید آهن را انتخاب کرده و آن را می‌شویند و با گرافیت مخلوط می‌کنند و در ماشین پرس قرار می‌دهند تا همانند خمیر شود و از لوله‌های دستگاه بیرون بیاید. این مخلوط پرس شده را در فضایی گرم و خشک قرار می‌دهند و بعد بعضی از آنها را در موم می‌غلتانند تا نرم‌تر شوند و به اصطلاح مداد نرم که پررنگ‌تر است به دست آورند. درنهایت چوب درختانی نظیر کاج یا سرو خمره‌ای را به صورت لایه‌های نازک می‌برند، میان آنها را شیار می‌دهند و مغز مدادها را درون آن شیارها می‌گذارند. به این صورت چند مداد چسبیده به هم به دست می‌آید.
مدادها را با ابزار مخصوصی از هم جدا کرده و شکل می‌دهند، پرداخت کرده، رنگ می‌زنند و روانه بازار می‌کنند…